شعر و ادبیات

من پله‌های پشت بام را جارو کرده‌ام
و شیشه‌های پنجره را هم شسته‌ام

کسی می‌آید، کسی می‌آید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در صدایش با ماست

کسی که آمدنش را
نمی‌شود گرفت ...

#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۵)

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات

شعر و ادبیات

...وقتی می پرسند؛ صاحب قلب تو کیست؟ناخودآگاه یک نام، یک چهره...

چپتر ۸ _ سایه های تارهوا سردتر از همیشه بود. باربارا با گلدا...

من راوی گذشته های دورم....جهان رنگ عوض کرده و پنجره ها باز ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط